قاضی زاده:

دوران چپ و راست گذشته

دوران چپ و راست گذشته

یک داوطلب کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که می گوید «به عنوان کاندیدای سیاسی جریانی گروه خاصی نیامده است» معتقد می باشد که دوران چپ و راست گذشته و ما نیاز به دولت های ملی داریم که متعلق به کل ملت ایران باشند.


سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی در گفتگو با ایسنا می گوید: «من یک آدم سیاسی با سابقه سیاسی کاملا روشن و مواضع سیاسی مشخص هستم. از گذشته خود عبور نمی کنم اما وقتی شما از دولت صحبت می کنید، از اداره کشور صحبت می کنید باید بتوانید تمام افرادی که مرید انقلاب اسلامی هستند و حاضرند برای این ملت جانفشانی کنند را بکار بگیرید. این کار با صف بندی و «حیدری - نعمتی» کردن صورت نمی گیرد.»
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن اشاره به صدور بیانیه گام دوم از جانب رهبر انقلاب و تاکید ایشان بر لزوم ایجاد تحول عظیم در نظام مدیریت کشور، می افزاید: «ما این گونه فهمیدیم که باید انقلابی در مدل حکمرانی کشور اتفاق بیفتد، بنابراین آنرا تبدیل به برنامه کردیم.»
او در ادامه با اشاره به اینکه «تفکر اصولگرایی نزدیکتر به انقلاب و ارزش های آن است»، می گوید: «ما در مجلس گذشته گاها دوستان اصلاح طلبی داشتیم که آدم های سالم، پاک باخته و دوستدار انقلاب بودند. برخی از آنها اینطور نبودند اما خیلی هایشان هم این خصوصیت را داشتند. چرا باید انقلاب اسلامی از خدمت اینها محروم بماند؟»
قاضی زاده هاشمی که پیش از این سابقه عضویت در جبهه پایداری را داشته با تکیه بر این که «دولت نباید شرکت سهامی احزاب و جریان های سیاسی باشد»، می افزاید: «اگر رئیس جمهور ملت ایران، ظرفیت مطلوب و موثری را ببیند که می تواند در خدمت ملت ایران باشد نباید آنرا به خاطر صف بندی سیاسی کنار بگذارد. البته این مورد محدود به کسانی است که در زمره معتقدین به نظام و انقلاب باشند.»
مشروح گفت وگوی ایسنا با سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی را در زیر می خوانید:
- شما حدود یکسال پیش در انتخابات مجلس یازدهم حضور یافتید و برای چهارمین دوره متوالی وارد مجلس شدید، چه شد که تصمیم به حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری گرفتید؟
در نظام دینی ما پذیرش مسئولیت «واجب کفایی» است، ازاین رو کسانی که در خود احساس کفایت می کنند، خویش را در معرض رای قرار می دهند و مردم از بین آنها یک نفر رااگر کسی در خود کفایت احساس کند و خویش را در معرض رای قرار ندهد به وظیفه اش پشت کرده است انتخاب می کنند. بقیه هم خدا را شکر می کنند که بار مسئولیت از دوش شان برداشته شده است. اما این که فردی در خود کفایت احساس کند و خویش را در معرض رای قرار ندهد به وظیفه اش پشت کرده است.
اینکه من چرا وارد این عرصه شدم به این علت بود که رهبر معظم انقلاب بیانیه گام دوم را صادر کردند و فرمودند که تحول عظیم در نظام مدیریت کشور مورد نیاز است. ما این گونه فهمیدیم که باید انقلابی در مدل حکمرانی کشور اتفاق بیفتد، بنابراین آنرا تبدیل به برنامه کردیم. به جهت اینکه روش اداره کشور را تغییر دهیم، برنامه ای را تدوین کردیم و در نهایت لازم بود از این جریان فکری یک نفر در معرض انتخاب قرار بگیرد که با عنایت به سابقه و سن و سال من در میان دوستانی که این کار را دنبال می کردند می توانستم در تعریف مدیر و مدبر و رجل سیاسی بگنجم و در معرض قرار بگیرم.
ما در اندیشکده بسامد گام دوم انقلاب جمع بیشتر از ۱۰۰ نفره ای برای این تدوین برنامه بودیم و من در میان این دوستان می توانستم در این تعاریف قانونی قرار بگیرم بنابراین نماینده این مکتب فکری شدم.
نگاه ما ایجاد تحول و ساخت ایران جدید است. ما به دنبال اصلاح اکوسیستم و زیست بوم هستیم و با یکی دو برنامه و پروژه نیامدیم چونکه اقدامات پروژه پایه را مضر می دانیم، نگاه ما ایجاد تحول و ساخت ایران جدید است چون مشکلاتی را در آینده بوجود می آورد مثل آنچه در هدفمندی یارانه ها و طرح تحول سلامت صورت گرفت که امکان دارد به صورت موقت مشکلی را حل کند اما مشکلات دیگری را بوجود می آورد که دولت های بعد باید برای آن فکری کنند.
بنابراین وقتی از تحول عظیم برای ساخت ایران جدید صحبت می نماییم، اصلاح رویکردی، روشی و نرم افزاری مد نظر ماست. وقتی می گوییم دولت های جدید دولت گفتگو محور هستند یک روش نرم افزاری است. این بودجه نمی خواهد بلکه منش دولتمردان و روش تصمیم گیری آنها باید تغییر کند.
وقتی صحبت از دولت های شفاف و بروز دهنده می نماییم این یک کار نرم افزاری است. همینطور عدم انحصار و رانت و رقابت موضوعات نرم افزاری هستند. مفهوم عدالت یک مفهومدر دولت اول مان که دولت اعتماد است به دنبال احیای اعتماد عمومی هستیم نرم افزاری – سخت افزاری است ولی عمده آن نرم افزاری است. وقتی از پاسخگویی صحبت می نماییم نرم افزاری است. هیچ کدام از اینها سخت افزاری نیستند. در واقع دولت پاسخگو باید بگوید که چه تصمیمی می گیرد، چرا و نسبت به نتایج پاسخگو هستم و اگر نتیجه نگرفتم استعفا می دهم. در دنیا ترمیم کابینه و استعفا به این شکل باب است. چرا در کشور ما این مورد تابو است؟ ذهنیات، طرز تفکر و فلسفه ها باید تغییر کند. ما در دولت اول مان که دولت اعتماد است به دنبال احیای اعتماد عمومی هستیم. برنامه ما جلب اعتماد مردم به دولتمردان است که این کار با انجام درست وظایف میسر می شود.
ما برای مسکن، تورم، غذا، پوشاک، بهداشت و درمان و کرونا فکر کردیم و برنامه داریم. تمام این فکرها با ارتباط و رفت و برگشت با مردم شکل می گیرد و به نتیجه می رسد تا مردم باور کنند هیچ تصمیمی خارج از خواست آنها اتفاق نمی افتد و نتایجش مرتب به آنها گزارش می شود. وقتی این حرکت تدریجی اتفاق بیفتد نتایجش هم برای مردم ملموس خواهد بود.
-آیا بنا دارید تا آخر رقابت های انتخاباتی در عرصه باقی بمانید یا تداوم حضور شما منوط به حمایت جریانات سیاسی است؟
بنده بعنوان کاندیدای سیاسی جریانی گروه خاصی نیامده ام. دوران چپ و راست گذشته، ما احتیاج به دولت های ملی داریم که متعلق به کل ملت ایران باشند، احتیاج به دولت هایاداره کشور با صف بندی و حیدری-نعمتی کردن ممکن نیست معتقد به نظام جمهوری اسلامی داریم. احتیاج به دولت های برخاسته از آرمان های انقلاب داریم که تمام معتقدین به آرمان های انقلاب و تعالی و رشد ملت ایران را بکار بگیرند. من یک آدم سیاسی با سابقه سیاسی کاملا روشن و مواضع سیاسی مشخص هستم. از گذشته خود عبور نمی کنم اما وقتی شما از دولت صحبت می کنید، از اداره کشور صحبت می کنید. باید بتوانید تمام افرادی که مرید انقلاب اسلامی هستند و حاضرند برای این ملت جانفشانی کنند را بکار بگیرید. این کار با صف بندی و «حیدری-نعمتی» کردن صورت نمی گیرد.
ما در مجلس گذشته گاها دوستان اصلاح طلبی داشتیم که آدم های سالم، پاکباخته و دوستدار انقلاب بودند. برخی از آنها اینطور نبودند اما خیلی هایشان هم این خصوصیت راچرا انقلاب اسلامی باید از خدمت اصلاح طلبان سالم و دوستدار انقلاب محروم بماند؟ داشتند. چرا باید انقلاب اسلامی از خدمت اینها محروم بماند. این حرف عدول از تفکر انقلابی نیست. من این تفکر (تفکر اصولگرایی) را نزدیکتر به انقلاب و ارزش های آن و معتقدتر می دانم.
دولت مشارکت جو باید بتواند از ظرفیت همه استفاده نماید. این چیزی است که باید به وجود بیاید. ما چنین روشی را پیشبینی کرده ایم که مردم در انتخاب وزرا، استانداران و عزل آنها نقش دارند. در واقع یک نظام شایستگی پیشبینی کرده ایم. ابتدا تعریف می نماییم که مثلا شاخصهای وزیر فرهنگ و ارشاد چیست و همه می توانند افرادی با آن خصوصیات را معرفی کنند. در ادامه آن فرد آزمونی می دهد که این آزمون درباره مدیریت مشارکتی، مشورت پذیری و قاطعیت در تصمیم گیری است و EQ و IQ را هم شامل می شود. نهایتا هم مصاحبه روانشناسی انجام می شود که افراد گرفتار مشکلات پنهان روحی نباشند. ما همینطور دوره دو ماهه برای هم جهت کردن نیروها در جهت رسیدن به اهداف پیشبینی کردیم یعنی کسانی که برنامه های دولت را بعنوان برنامه های راهبردی پذیرفته باشند. مثلا وقتی ما حرف از مدیریت مشارکتی می زنیم وزیر ما باید بپذیرد که با ذی نفعان خود مشورت کند. اگر نخواهد گفتگو کند به درد این دولت نمی خورد؛ این دیگر یک مساله سیاسی نیست.
باید به آن فرد گفت اگر می خواهی وزیر آموزش و پرورش شوی آیا حاضر هستی بنشینی و با نمایندگان معلمین به توافق برسی؟ امکان دارد کسی بگوید من می خواهم تمام اختیارات وزارتم را داشته باشم. این افراد به درد این تفکر نمی خورند اما با آن ساز و کار وزرا برای رای اعتماد معرفی می گردند اما این که رئیس جمهور کدام وزیر یا استاندار را عزل کند، ما سامانه ای را به نام «سوده طراحی نموده ایم. بر مبنای آن وزیری عزل می شود که بیشتر از یک سوم ذی نفعان آن وزارت خانه بگویند کارآمدی کافی را ندارد.
-آیا با این روش امکان تسویه حساب شخصی و جریانی بوجود نمی آید؟
خیر. ما از جمعیت یک سومی ذی نفعان صحبت می نماییم. در واقع یک استیضاح مردمی اتفاق می افتد و ما این شرایط را فراهم می نماییم که وزیر و استاندار با رای ذی نفعان و البتهاز نشانه های کارآمدی مدیر، همراه سازی جامعه پیرامونی اوست توسط رئیس جمهور عزل شوند. یکی از مهم ترین وظایف دولت مردان حفظ مردم است. دولتمردی نیامده که پست ریاست داشته باشد بلکه وظیفه اش حفظ مردم است. وقتی یک سوم جامعه از عملکردش راضی نباشد یعنی اشکالی است. یکی از علائم کارآمدی مدیر، همراه سازی جامعه پیرامونی است که مبحث هدف اوست.
-به عقیده شما رئیس جمهوری که خود از جبهه پایداری باشد می تواند وزرایی از بین اصولگرایان سنتی و اصلاح طلبان داشته باشد؟
این عناوین باید در آینده اداره کشور کنار برود. دولت نباید شرکت سهامی احزاب و جریان های سیاسی باشد.
-شما عضو جبهه پایداری نیستید؟
من سال هاست عضو جبهه پایداری نیستم. حتی در حزب قانون که مدتی در شورای مرکزی آن بودم از دوستانم عذرخواهی کردم و گفتم چون می خواهم به عرصه ریاست جمهوریاگر رئیس جمهور ظرفیت مطلوبی ببیند که می تواند در خدمت ملت باشد نباید آنرا به خاطر صف بندی سیاسی کنار بگذارد بروم باید رئیس جمهور ملت ایران باشم نه یک حزب خاص. اگر رئیس جمهور ملت ایران، ظرفیت مطلوب و موثری را ببیند که می تواند در خدمت ملت ایران باشد نباید آنرا به خاطر صف بندی سیاسی کنار بگذارد. البته این مورد محدود به کسانی است که در زمره معتقدین به نظام و انقلاب باشند. رهبری هم به تازگی در اظهاراتشان گفتند کسی کاندیدا شده که قانون اساسی را قبول ندارد؛ طبیعتا این فرد شامل این برنامه ما نمی گردد. بعضی قانون اساسی و حدود اختیاراتشان را قبول ندارند. در حالیکه باید حدود اختیاراتشان را بدانند و آگاه باشند که قانون اساسی در چه چهارچوبی به آنها اختیارات داده است. اگر چنین کسی باشد چه اصولگرا باشد چه اصلاح طلب به درد مدیریت نمی خورد.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.
فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4

1400/02/27
10:01:49
5.0 / 5
1288
تگهای خبر: آموزش , ایران , جامعه , دانلود
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۴
سیاسی بین الملل